قسمت  هفت

 

پسرک  همان خانم  پیری را دید که هر از گاهی نزدش میرفت و از او غذا می گرفت.

 

جوان ابی پرسید:تو چیزی میخواستی به من بگویی؟

 

پیرزن گفت:بله. من شنیده ام یک نفر هست  که تفنگی برای شلیک کردن ندارد.فکر کردم بهتر است بدانی.

 

جوان ابی پرسید :او کجاست؟

 

پیرزن پاسخ داد:پیرمردی است که ان بالا روی ماه زندگی میکند.

 

جوان ابی با خودش گفت:پس باید دنبالش بگردم.چون اولین کسی است که اسلحه ای برای شلیک کردن ندارد.

 

فورا با اهرمی که همراه داشت  روبوت تانکش  را به هلیکوپتر تبدیل کرد و به سوی ماه پرواز کرد..............

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
امین دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1384 ساعت 11:13 ب.ظ http://fantastick.blogsky.com

سلام.
مطالب خوبی دارید.
امیدوارم که موفق باشیید.


به من هم سر بزن!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد