......................و مرا به درک این حقیقت وا داشتند که جهان انسانی ما با چه نیروی شگرفی سرشار شده است.

 

برای به  روز کردن وبلاگم دنبال مطلب نمیگردم و صبر میکنم مطلب به سراغ من بیاد. نوشته بالا را در دانشکده های من خواندم و همان لحظه که به چشمم خورد  مغزم تراوشات مفیدش را شروع کرد. وقتی برای کاری یا خرید روزانه بیرون میروم مدام نگاه کنجکاوم روی مردم میسرد نه از سر فضولی بلکه دوست دارم در مخیله ادما سرک بکشم تا انگیزهشان را از راه رفتن /نفس کشیدن /کار کردن و غذا خوردن بدانم.

وقتی سوخت به موتور ماشین درست نرسد موتور به پت پت میافتد و بعد از مدتی کوتاه از کار میافتد .

اگر یک دست نباشیم و درست فکر نکنیم این پایه های پوسیده یکباره میریزد و بنا کردنش از نو کار اسانی نیست.کاش میتوانستیم یک دست شویم/یک صدا شویم  و ای کاش های دیگر......................

نظرات 8 + ارسال نظر
شازده خانوم یکشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 12:50 ق.ظ http://shazdekhanoom.blogsky.com

مثل شعر میمونه .باید به سراغت بیاد شاید تا ماه ها موضوعی به ذهنت نرسه و ناگهان شبی موجی از کلمه به ذهنت سر ریز شه

سهیک*** یکشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 11:52 ق.ظ http://www.tabar.blogsky.com

بنفشه جان بادرودی فراوان..............................***
دل نوشته بسیار زیبا وی است وارعمق نگرانیهای دیداری و پنداری شما سرچشمه می گیرد.
آنجا که تلی از آرزوها و آرمانها تلنبارشده اند
آنجا که اگر ها...چراها...اندوه ها و افسوس ها خاک گرفته و فراموش شده مانده اند...
ولی زیاد ناامید نشو هر بغض فروخورده و هرنجوای شکوه انگیز تخم بادیست که درزمین کاشته شده است که اگرروزی
(آن روزبی تردید) فرارسد دیگر نجوا وگلایه نیست..توفان است
می آیدوخاروخاشاک را درسیلابی از خشم های فروخورده با خود می برد..........اگریدست نیستیم..هنوز به هنر یک نوا شدن آشنا نشده ایم ولی شک نکن که خاموشی را انتهائی است وشب را پایان..........................................
تندرستی و شادکامی ات راآرزو می کنم نازنین.

سروناز یکشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 12:57 ب.ظ http://22561904.blogsky.com/

یاسمن یکشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 02:01 ب.ظ http://mehrabooni-sedaghat.blogfa.com

اره بنی منم همینطورم گاهی اصلا هیچ چیزی تو دیگوله ام نیست!!!

احسان یکشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 02:11 ب.ظ http://gazooki.blogfa.com

اینطوری باعث میشه که انسان هیچوقت کاراشو از روی عادت انجام نده و همیشه تازه و با طراوات بمونه.
اگه یاد بگیریم حتی سلامی که می کنیم از روی ارادت باشه نه از روی عادت اونموقع است که می تونیم به انسان بودن خودمون افتخار کنیم.
شاد باشی
در ضمن ممنون ازاینکه به من سر میزنی. منتظر کامنتت هستم.

علی یکشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 05:19 ب.ظ http://lahijan.blogfa.com

دنیای کلمات ،دنیای عجیبی است !کلمات زنده اند ،جان دارند !
خلاقند ! باور نمی کنی ؟!
فرض کن به همسرت بگوئی ،دوستت دارم .بلا فاصله کلمات شروع به خلق رویدادهای خوب می کنند.واوضاع بهتر می شود.وبرعکس این قضیه نیز صدق می کند.
کلمات خوب ،رویدادهای خوب ،خلق می کنند وکلمات بد رویدادهای بد .
گاهی یک کلمه آنچنان تا ثیر عمیقی در ما به وجود می آورد که ،اصلامتحول می شویم .
به نظر من کلمات مقدسند .باید در بکار گیری آنها دقت کرد .
چه بسیار جنگها ،که بخاطر چند کلمه توهین آمیز به وجود آمده است .مادامی که کلمه در گلو زندانی است ،هیچ اتفاق خاصی نمی افتد ،ولی به محض آنکه از زندان سینه ات آزاد شد،باید پاسخگوی کلمه به کلمه اش باشی .چند کلمه است که برایم از دیگر کلمات زیباترند ودوست دارم همیشه تکرارش کنم وتکرارآن را گوش کنم .عزیز دلبندم ،با من بمان که تا آغاز راهی نیست .شاید این آغاز باشد، نام شهری که به آن می گویند :شهر دوستت دارم ها !!!!

محسن یکشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 08:36 ب.ظ http://lcj.blogsky.com/

سلام مثل همیشه قشنگ منویسی به وبلاگ من سر بزن آپدیت کردم منتظرت هستم

شازده خانوم یکشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 09:12 ب.ظ

ممنون بنفشه جان...خانوم خانوما.اسم اون کتاب رنگهای رفته دنیا هست که از اولین استادم هست.بازم ازش شعر مینویسم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد