قسمت هفت
پسرک همان خانم پیری را دید که هر از گاهی نزدش میرفت و از او غذا می گرفت.
جوان ابی پرسید:تو چیزی میخواستی به من بگویی؟
پیرزن گفت:بله. من شنیده ام یک نفر هست که تفنگی برای شلیک کردن ندارد.فکر کردم بهتر است بدانی.
جوان ابی پرسید :او کجاست؟
پیرزن پاسخ داد:پیرمردی است که ان بالا روی ماه زندگی میکند.
جوان ابی با خودش گفت:پس باید دنبالش بگردم.چون اولین کسی است که اسلحه ای برای شلیک کردن ندارد.
فورا با اهرمی که همراه داشت روبوت تانکش را به هلیکوپتر تبدیل کرد و به سوی ماه پرواز کرد..............
|