دلتنگیهای  ادمی را باد ترانه ای می خواند

 

رویاهایش را اسمان پر ستاره نا دیده میگیرد

 

و هر دانه برفی به اشکی نریخته میماند

 

سکوت سرشار از سخنان نگفته است

 

از حرکات نا کرده اعتراف به عشقهای نهان

 

و شگفتیهای بر زبان نیامده

 

در این سکوت 

 

حقیقت ما نهفته است

 

حقیقت تو ومن

 

 

خوب بودن یعنی چه؟ یعنی دروغ نگفتن/نارو نزدن/دورو نبودن .

 

چشممان را رو به درونما ن باز کنیم.ببینیم ما در مدت کوتاه عمرمان ایا هیچ وقت به خودمان فکر کردیم؟

 

به اینکه حق و نا حق چیست؟

 

اگر فرزندی داریم به عنوان مادر یا پدرش چه قدر از خودمان گذشتیم و فقط و فقط به او به عنوان یک انسان نگاه کردیم؟

 

بیایید تنها یک روز  فقط به عملکرد خودمان فکر کنیم و بعد به تو قعاتمان از خدا. حقیقت یک انسان  کجاست؟میدانید؟